گاهی اوقات وقتی یک روزنامهنگار قصد میکند مطلبی را مطرح کند و در زمینه روشنگری موردی خاص اقدام کند، برای جمعآوری مستندات لازم با چالشهای اساسی مواجه میشود؛ دسترسی سخت به مستندات یا نبود مستندات ازجمله مواردی است که کار را برای انتشار یک مطلب دشوار میکند؛ اما برخی مسائل پیرامون ما وجود دارد که طرح آنها با کمترین مشکلی در زمینه جمعآوری و ارائه مستندات مواجه است اما به قدری این معضلات بزرگ در جامعه عادی شده که کسی به آنها توجه نمیکند.
یکی از شبهای سرد زمستانی برای به تصویر کشیدن شرایط زندگی کارتنخوابهای همدان با یکی از عزیزان همراه شدیم که پیش از این در قالب گزارش "گورخوابی" در همدان نیوز به طور مصور و مشروح به آن مسئله پرداخته شد. در حاشیه آن برنامه و در حین حرکت برای رسیدن به مقصد و همچنین در راه برگشت، معضل دیگری ذهن ما را آزار داد که منجر به تهیه این گزارش شد.
گاهی اوقات تصاویر به قدری گویاست که کافی است صرفاً زیر آن درج شود "بدون شرح" چراکه هر بینندهای با دیدن تصاویر به عمق مطلبی که نویسنده گزارش قصد دارد به آن بپردازد پی میبرد.
هرچند تصاویر مقایسهای به خوبی عمق هدف نگارنده را میرساند و تیتر انتخاب شده برای این گزارش را در اذهان متبلور مینماید اما لازم است قدری بیشتر مسئله را باز کنیم؛ در شرایطی که بسیاری از کوچههای حاشیه شهر و مناطق محروم همدان از داشتن حداقل امکانات شهری که همانا روشنایی معابر در زمان تاریکی هوا است، محروم هستند؛ چراغانی نمای ساختمانهای اداری در زمانی که واقعاً هیچ کارایی لازمی ندارند، چه معنایی میتواند داشته باشد؟
{nomultithumb}
نسبت مستقیم تاریکی معابر با افزایش جرم و جنایت
به نظر شما مخاطب گرامی، ظلمت و تاریکی این کوچهها بیشتر است یا تاریکی ذهن مدیران و تصمیم گیرندگانی که اینگونه انرژی و سرمایههای ملی را بیهوده هدر میدهند درحالیکه یک شهروند حاشیهنشین با توجه به بافت نامناسب معابر منطقه سکونتش، اگر تنها ساعتی از غروب آفتاب بگذرد، در میان این تاریکیها ممکن است حتی نتواند راه منزل خویش را پیدا کند؟
{nomultithumb}
بهراستی چقدر همین تاریکیها موجب بیشتر شدن جرم و جنایت میشود؟
آیا مسئولان امنیتی به این مسئله توجه کردهاند و تذکرات لازم را به متولیان امور شهری دادهاند؟
آیا این تاریکیها، جان و آسایش شهروندان و ساکنان این مناطق را بیشتر از مناطقی که معابرشان از روشنایی کافی برخوردار هستند، تهدید نمیکند؟
{nomultithumb}
از همه اینها که بگذریم؛ سهم ساکنین مناطق خاموش شهر از سرانه شهر چقدر است؟
آیا کمبود و نبود روشنایی معابر هم مانند زیباسازی و امکانات شهری در گرو درآمدهای منطقهای شهرداری و ضعف اعتبارات شهرداریهای مناطق محروم است؟
امـام عـلی (ع) رسـیـدگـی بـه مـحـرومـان را تـنـهـا بـا دستورالعمل و فرمان انجام نمیداد، بلکه شخصاً به رفع مشکلات مردم میپرداخت.
نـان و خـرمـا را درون زنـبـیـل مـیگـذاشـت و بـا دوش مـبـارک حمل میکرد و به فقرا میرساند.
اصحاب و یاران میگفتند:
یا اَمیرالمُومِنین، نَحنُ نَحمِلَهُ
«یا امیرالمو منین علیه السّلام ما این بار را بر میداریم».
حضرت پاسخ میداد که:
رَبُّ العَیالِ اَحَقُّ بِحَملِهِ
«رهبر امّت سزاوارتر است که بردارد»(۱۲۵)
{nomultithumb}
مسئول شدن چشمان باز، پاهایی رونده، قلبی تپنده و دستانی کننده میخواهد
حال مسئولین باید پاسخگو باشند که در کشوری که زیر پرچم اسلام و با تأسی از معرفت و سیره پیامبر اسلام و ائمه معصوم اداره و هدایت میشود، چگونه نسبت به این مسائل بیتفاوت بوده و اقدامی در این خصوص نکردهاند؟
همیشه میگویند آن را که عیان است چه حاجت به بیان است؛ آیا رسیدگی به این مسائل تخصص خیلی خاصی میخواهد؟ یا فقط قدری دلسوزی و پیگیری نیاز دارد و چشمانی باز و پاهایی رونده و قلبی تپنده و دستی کننده میخواهد که برود، ببیند، حس کند و پیگیری کند تا مشکلات مردم مرتفع شود.
{nomultithumb}
احساس مسئولیت؛ از حرف تا عمل
در باب مسائل و مشکلات مردم حرف زیاد است و کافی است تنها دوربینی در دست گرفت و در شهر چرخید، ثبت کرد و به تحریر کشید؛ اما بهراستی احساس مسئولیتی که همه معمولاً در سخنوریها از آن دم میزنند کجای این پازل قرار دارد؟ این واژه کلیشهای که امروزه مسبب قبول مسئولیتها و حضور افراد در میادین مختلف عرصه خدمت شده، در عمل چقدر نقشآفرینی میکند؟
{nomultithumb}
بیتردید هر کس با هر نیتی در راهی قدم میگذارد، اگر صحبتها و شعارها و وعدههایش با قدمهایی که بعد از تصدیگری و رسیدن به جایگاه مورد نظر برمیدارد مغایر باشد، روزی در جایی و در شرایطی متفاوت گامهایش خواهد لرزید و آن زمان دیگر نه فرصت برگشت هست و نه راهی برای جبران!
گزارش: علی ثقفی